دلم هوای تو کرده شه خراسانی
چه می شود که بیایم حرم به مهمانی
دلم زکثرت زشتی بریده آقاجان
عنایتی که بیایم تویی که درمانی
مرا وگریه شبی در حریم تو کافی است
رفیق گریه ی من،گریه های طوفانی
رفیق مایی و حالی زما نمی پرسی
تو در بهشتی و ماهم اسیروزندانی
بیا و زندگی ام را چنین مهیا کن
که پیش پای تو آقاشوم قربانی
تمام آنچه که دادی مرا،زکف دادم
ببین که دشت پر از گل شده بیابانی
چه می شود که قیامت بگویم این جمله
دلم هوای تو کرده شه خراسانی
نظرات شما عزیزان:
شاعر و فرشته ای با هم دوست شدند .
فرشته، پری به شاعر داد و شاعر شعری به فرشته .
شاعر پر فرشته را لای دفتر شعرش گذاشت و شعر هایش بوی آسمان گرفت...
وفرشته شعر شاعر را زمزمه کرد و دهانش مزه عشق گرفت...
خدا گفت : دیگر تمام شد .
دیگر زندگی برای هر دوتاشون دشوار می شود .
زیرا شاعری که بوی آسمان را بشنود ، زمین برایش کوچک است
و فرشته ای که مزه عشق را بچشد ، آسمان.....
فرشته، پری به شاعر داد و شاعر شعری به فرشته .
شاعر پر فرشته را لای دفتر شعرش گذاشت و شعر هایش بوی آسمان گرفت...
وفرشته شعر شاعر را زمزمه کرد و دهانش مزه عشق گرفت...
خدا گفت : دیگر تمام شد .
دیگر زندگی برای هر دوتاشون دشوار می شود .
زیرا شاعری که بوی آسمان را بشنود ، زمین برایش کوچک است
و فرشته ای که مزه عشق را بچشد ، آسمان.....
برچسبها:
تاريخ : برچسب:, | 19:33 | نویسنده : rosha | 2 نظر